روز اول جشنواره مردمی فیلم عمار در خوزستان: از ذوق پسرهای نوجوان دِلستری تا حضور صمیمی همسران و مادران شهدا
تاریخ انتشار: ۵ بهمن ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۹۲۹۲۶۷
خبرگزاری فارس؛ حنان سالمی: کار فرهنگی درد دارد. یک قدم که بخواهی برداری تا مغز استخوانت تیر میکشد. مرد میدان میخواهد. آوینیها و طالبزادهها. درست که قدمان به قدشان نمیرسد اما به قول حضرت سعدی «به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل، که گر مراد نیابم به قدر وسع بکوشم»
جشنواره مردمی فیلم عمار هم از آن کوششهای همیشه دوستداشتنی ما بسیجیهاست.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
هوا سرد است و رو به تاریکی. مه غلیظی همه جا را بغل گرفته. تابلوی سینما را واضح نمیبینم و یکهو آقای فیلمبردار از بین درختهای اکالیپتوسِ روبهروی درِ سینما بیرون میپرد. بندهی خدا میخواهد فیلم ورود مهمانان را بگیرد اما زَهرهشان را میترکانَد. مه، همهی نقشههای هنریاش را بر آب کرده.
وارد سینما که میشویم هوا مطبوعتر است. و خندههای اهالی فرهنگ به استقبالم میآید. «خوش اومدید» «نه هنوز شروع نشده» «بله کارگاه هم قراره برگزار کنیم» «به نظرتون خوب شده؟» «تشریف نمیارید؟»
دوربینها نقطهگذاری شدهاند. مهمانها زیاد نیستند اما کم هم به نظر نمیآیند. فضا، نه ضدانقلابی است و نه انقلابی محض. همه کس میتواند توی آن نفس بکشد. خودم را کمی از تحلیلهای فرهنگی و هنری و نمیدانم چرا حتی امشب هم سیاسیِ دوستان بیرون میکشم و مینشینم روی نیمکتهای روبهروی باجهی فروش بلیط. خانوادهی چهار نفرهای اجازه میخواهند بیایند داخل. زنِ توی باجه ابروهایش را بالا میاندازد: «برای دیدن بخارست اومدین؟ نمیشه. الآن فقط اکران جشنواره عماره» زن با موهای موجدار و شلوارِ دم پا چین و لبهای پروتزی، شانهی همسرش را میکشد: «چرا نمیگی برای دیدن فیلمای جشنواره اومدیم؟ خب بش بگو دیگه» مرد سر در گم است و کمی ناچار. بچههای عمار به استقبالشان میدوند: «خوش اومدین. بفرمایین تو سالن. اینجا خیلی سرده» مرد نفس راحتی میکشد. خانم جوان با خنده تشکر میکند و کلی چیپس میخرند برای دیدن مستندها!
کمی آنطرفتر از باجه و پشت بنرها، پاتوق دخترهای عکاس است. دورشان میگردم و با هم خوش و بش میکنیم. ریختهاند روی سر لپتاپها و مثل نقل و شیرینی، فلش جابهجا میکنند. دوربین به دستها زیادند و همهشان عشق عکاسی و مستند. حرفهای نیستند اما متعهدند. یک جا بند نمیشوند اما حواسشان جمع است. تجهیزات آوردهاند و تمرین میکنند. هر گوشه یک عکاس. مهربان و خوش خنده. دلشان میخواهد پا جای پای آقا سید مرتضی و آقا نادر بگذارند. کسی هم سر به سرشان نمیگذارد. هر چند مطمئن نیستند کارشان خوب از آب دربیاید اما امیدوارند. با عشق عکس میگیرند و به همدیگر نشان میدهند. انصافا هم سرعت عملشان بالاست. خیلی بالا. چون برخلاف عکاسهای خبری که وقتی عکسی میگیرند هفتصد سال بعد، جان به لبت میکنند تا به دستت برسد، هنوز از پلههای کارگاه پایین نیامده بودم که پیام دادند: «خانم سالمی جان، عکسا رو تو ایتا ارسال کردیم!» این هم از برکات جشنوارهی آقا نادر. تربیت عکاسهایی به سرعت عمل نور.
آقای منادی هم درست راس ساعت میرسد سینما. یکی از رسانهایترین رسانهایهای خوزستان. کاربلد و دانشدار. بعد از سلام و احوالپرسی از پلهها میرود بالا. قرار است در کنار اکران فیلم و مستند، بین فضاهای خالی، کارگاههای آموزشی هم برگزار شود. از حق نگذریم ایدهی خوبی بود. دخترها مثل مدرسهی موشها سینما را گذاشتهاند روی سرشان. وارد کارگاه میشویم. موضوع کاربردیِ خبرنویسی. جلوی درِ کارگاه یک دختر جوان ایستاده. تهدید است یا تشویق نمیدانم اما انگشت توی هوا تکان میدهد: «خبرو نوشتی؟ خبرو نوشتید؟» دخترها ریز ریز میخندند. سر زباندارترشان سرش را از بین صندلیها جلو میکشد: «هنوز که کسی چیزی نگفته! باشه مینویسیم» و همه با هم میخندیم.
آقای منادی بسم الله میگوید: «دو نفر برادر داریم تو کارگاه و بقیه همه خواهرانن. پس با اجازتون تا آخر، همهاش میگیم خواهران» میخندیم. فضا برای یاد گرفتن آماده میشود. دخترها تشنهی شنیدناند. از آنجایی هم که من نشستهام و زاغ سیاه گوشیهایشان را از پشت سرشان چوب میزنم مشخص است چند تایشان از آن شاخهای مجازی پر فالوئرند. (شاخ انقلابی البته)
درباره تاریخچه رسانه و نسلهای مختلف آن صحبت میکنیم. آقای منادی توضیح میدهد و میپرسد و دخترها جواب میدهند. نکتهبرداری با خودکار رنگی هم عالمی دارد در این کارگاه دخترانه. آخرهای کارگاه دو تا از عوامل جشنواره میریزند توی کارگاه. در یک عملیات انتحاری، کشان کشان تخته آوردهاند. آقای منادی تشکر میکند: «برای ماست؟ چقدر زود!» و کارگاهی که با خنده شروع شده بود با خنده هم تمام میشود. همه راضیاند. آن دختر سر زباندار بالاخره خبرش را به خانم منتظرِ جلوی در، تحویل میدهد.
از پلهها پایین میروم. خواهر تدوینگر را میبینم. قربان صدقهی هم میرویم که «کجایی عزیزم؟ دقیقا کجایی؟» خوش و بش و میگوید: «بعد از تموم شدن مستند متروپل اسمتو رو پرده دیدیم. زده بود نویسنده: حنانِ...» به بهانهی پیدا کردن خودکار، کیفم را زیر و رو میکنم. میپرسد: «چی شده؟ دنبال چی میگردی؟» میگویم: «خودکار! مگه امضا نمیخواستی؟» و باز هم خنده و میرویم توی سالن اکران.
کمی دیر رسیدهام. چند دقیقهای از اکران مستند «نادرترین سردار» گذشته. همه جا تاریک است. و صدای گرم و با صلابت آقا نادر سالن را پر کرده. نزدیک و صمیمی. انگار که خودش نشسته باشد بینمان: «خطی روی سنگی کشیدیم که سیاهه. کاری نکردیم. اما اون خطو که کشیدیم، طلای پشت اون سنگ سیاه مشخص شد.»
نور ضعیفی از نورافکنها میپاشد روی صندلیها. آدم هست اما آنقدر محو تماشا شدهاند که فکر میکنی کسی نیست. سکوت قشنگیست. اولین بار است که سالن پخش سینما اکسین اهواز را اینقدر آرام میبینم. به دور از نوجوانهای شلوغ و پر دردسر. و دوباره تصویر سردار جبهه فرهنگی پرده سینما را پر میکند. آقا نادر روی نیمکتی رو به دریا نشسته. دریایی به آبی چشمهایش. صدایش دوباره سالن را پر میکند: «الان که من اینجا هستم، روزی میمیرم، باید جواب پس بدم» نورافکنها روشنتر میشوند. چشم خیلیها خیس است و یکهو سه تا کلهی پر موی پف با کاپشنهای تینیجری اجق وجقی از بین صندلیها بیرون میزنند. حضرات نوجوان دهه هشتادی هستند با تعدادی دلستر و یک عدد پفک بزرگ. باورم نمیشده این همه مدت توی سالن و ردیف جلوی من نشسته باشند و هیچ مسخرهبازی در نیاوردهاند. حالا اما خودشانند. میروند بیرون تا دخل بطریها را دربیاورند و سریع دوباره برمیگردند. از حق نگذریم واقعا ذوق دارند.
اکران مستندهای روز اول تمام شده. حالا نوبت بزرگداشت است. از آن برنامهها که هر چقدر هم اهل فرهنگ و هنر و رسانه باشی باز هم حوصلهات را سر میبَرَد. عوامل صحنه خیلی زیادند. تقریبا میتوان گفت همه رفتهاند روی صحنه. مدام میروند و میآیند و چک و چانه میزنند با هم. این بینظمیِ بین دو برنامه کمی توی ذوق میزند. البته به علاوهی ضعفشان در پذیرایی نکردن. حالا ما جوانترها که رفتیم و لواشک زردآلو خریدیم اما بزرگترها چشمشان مدام پی یک استکان چای گرم در این هوای سرد بود. احترام مهمان را باید نگه داشت. خصوصا ریشسفیدهایش را.
دندان به جگر میگیریم تا بزرگداشت سرداران جبهه فرهنگی، آقا نادر و حاج سید محسن شفیعی شروع شود. خوب هم شروع میشود و خستگی چهل و پنج دقیقه تماشای دویدنِ آدمهای نورافکن و بیسیم به دست را از تنمان به در میکند. دکتر صافی شعر میخوانَد و خوب هم میخوانَد. بعد از آن استاد سنایی میآید. حالا که اینطور مینویسم استاد، فکر نرود به سمت اینکه میشناسمشان. از کمبهرهای بود که تازه دیشب با این مرد بزرگ دیدار حاصل شد. عبایی به دوش انداخته با محاسنی سفید که ته ماندهای از خاکستری میانسالی هنوز در آن جا مانده. با اقتدار راه میرود. انگار میداند که میتواند حال یک جماعت را با بیتهایش خوب کند. خلاصه بگویم. آنقدر خوب گفتند و خواندند که نه دستم به دوربین رفت تا برایتان فیلم بگیرم و نه توانستم سد راه اشکهایم شوم. بیت آخرشان را که خواندند یک سالن به احترامشان ایستاد. در یک کلمه، شعرهایشان مو به تن اهواز سیخ کرد.
به ساعت نگاه میکنم. یازده و، کمی از دیر هم دیرتر شده اما سینما همچنان شلوغ است. زنان و مادرانی با عکس عزیزانشان آمدهاند تا با ما حرف بزنند. آخر شبها جان میدهد برای گل گفتن و گل شنفتن. دیگر چیزی نمینویسم. مادران شهید روبهروی ما ایستادهاند. ما هم به احترامشان میایستیم و اشک میریزیم. میگویند اشکِ همراه با لبخند از معجزات خلقت و زیباترین اتفاق دنیاست. و اولین شب جشنواره مردمی عمار با این معجزه و اتفاق زیبا به پایان میرسد.
پایان پیام/
منبع: فارس
کلیدواژه: نادر طالب زاده سید مرتضی آوینی هنر انقلاب آقا نادر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۹۲۹۲۶۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
عاشقانه شمس و مولانا رکورد کمدیها را زد/تغییر ناگهانی دبیر اقوام
به گزارش خبرنگار مهر، «سینما» یکی از هنرهای هفتگانه پرطرفدار در میان عموم مردم است که روزانه اخبار بسیاری را در سرویسها و گروههای خبری رسانهها به خود اختصاص میدهد و هنرمندان این رشته به ویژه بازیگران سینما، به نوعی زیر ذرهبین جامعه هستند و به همین دلیل به محلی برای ایجاد حواشی تبدیل میشوند. در ادامه درصدد هستیم تا اخبار هفتگی این هنر پرطرفدار و پرحاشیه را به صورتی کوتاه و خلاصه در قالب یک گزارش، پیشروی مخاطبان همراه خبرگزاری مهر قرار دهیم.
صدور مجوزهای غیرسینمایی و انتصاب مجدد دبیر جایزه پژوهش سال سینما
تولید فیلم مهمترین بخش چرخه سینما است که با صدور مجوز ساخت از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی آغاز میشود و پس از آن فیلمنامهای که مجوز ساخت گرفته، میتواند در قالب فیلم تولید شود. در ابتدای هفته گذشته، شورای صدور پروانه ساخت آثار غیرسینمایی با ساخت ۴ عنوان فیلم کوتاه داستانی غیرسینمایی شامل فیلمهای کوتاه داستانی «خاک» به تهیهکنندگی ایمان ایرانمنش و نویسندگی و کارگردانی فرهاد قربانپور، «دستبند» به تهیهکنندگی، نویسندگی و کارگردانی محمدعلی حسینیفر، «سمیه» به تهیهکنندگی، نویسندگی و کارگردانی عادل شکوری، «دو دوره گرد» به تهیهکنندگی اصغر صادقی، نویسندگی مصطفی رستگاری و کارگردانی اکبر صادقی موافقت کرد.
همچنین، در هفته گذشته قادر آشنا که معاون مطالعات و فناوریهای نوین سازمان سینمایی است، به دبیری هفتمین دوره جایزه پژوهش سال سینمای ایران منصوب شد. از هدف جایزه پژوهش سال سینمای ایران، بهبود روابط سینمای ایران با سایر حوزههای هنر نام برده شده است.
برگزاری پاتوق فیلم کوتاه/ فیلمسازی با یک ذهن فاجعهساز!
ششمین جلسه فصل نهم پاتوق فیلم کوتاه روز یکشنبه ۲ اردیبهشت ماه در پردیس سینمایی بهمن برگزار شد و در این جلسه ۴ فیلم کوتاه «زوزه» به کارگردانی امیر نجفی، «پَر ویز» به کارگردانی پیمان فخرایی، «کورتیزول» ساخته دانیال نوروَش و «فلس» به کارگردانی هومن نادری به نمایش درآمدند و سپس مرتضیعلی عباسمیرزایی کارگردان و منتقد سینما بهعنوان کارشناس با حضور عوامل فیلمها به نقد این آثار پرداختند.
پیمان فخرایی کارگردان فیلم کوتاه «پر ویز» درباره تجربه ساخت این فیلم گفت: «پر ویز» فیلم اول من است، ما ابتدا کار را با تئاتر شروع کردیم. فیلمنامه «پر ویز» را چند سالی در ذهنم داشتم و در اولین فرصت آن را ساختم. این تجربه از چند وجه خیلی به من کمک کرد که رهایی در تفکر از آن جمله بود. ایده فیلم از آن جایی آمد که در زمان دانشجویی در کافه کار میکردم و مدیر کافه روی بهداشت حساس بود اما من میگفتم مثلاً اگر مگسی روی غذا بنشیند، غذایش را بخورد و برود، چه کسی میبیند و اصلاً مگر چه میشود؟ با توجه به اینکه ذهن فاجعهسازی هم دارم همیشه وقتی در آنجا سالاد درست میکردم و مگسی در آنجا بود، به این فکر میکردم که مدیر کافه الان سر میرسد! همانجا بود که فکر کردم چقدر زندگی مگسها سخت است، چقدر استرس دارند. این استرس مگسها برای من مهم بود و آن را زمینی کردم.
عباسمیرزایی درباره مواجههاش با فیلمکوتاه «پر ویز» گفت: یک فیلم کمدی یا یک فیلم فانتزی موفق به نظرم ناشی از این است که فیلمسازش ذهن خلاق و موفقی داشته و در این فیلم از همه نمادها استفاده شده است و به نظر میرسد کارگردانش هم آدم بامزهای است. من حس میکنم آدمهایی سراغ کمدی و فانتزی میروند که جهان آنها با جهان ما خیلی متفاوت است.
تغییر ناگهانی دبیر جشنواره اقوام!
در حالی که دبیر جشنواره ملی فیلم اقوام ایرانی، کمال تبریزی بود اما در روز دوشنبه سوم اردیبهشت ماه که نشست خبری این جشنواره برگزار میشد، کمال تبریزی حضور نداشت و گفته شد که او به دلیل مشغله کاری و تغییراتی که در تاریخ برگزاری جشنواره پیش آمده، از این سمت کنارهگیری کرده است. البته دبیرخانه این جشنواره در ابتدای راه، با همراهی تعدادی از کارگردانان تبریزی همچون کمال تبریزی و برادران ارک آغاز به کار کرد اما با حواشی که درباره مالکیت این جشنواره (در سکوت خبری) پیش آمد، حالا در نشست خبری خبر کناره گیری کمال تبریزی رسانهای میشود. جالب اینجاست که تعداد بسیاری از هنرمندان به دلیل حضور تبریزی بود که به حضور ترغیب شده بودند.
حال در نشست خبری اعلام شد که با توافق شورای سیاستگذاری، در روزهای آینده نام دبیر افتخاری جشنواره را اعلام خواهد شد.
عاشقانه شمس و مولانا از کمدیهای سبقت گرفت
فیلم سینمایی «مست عشق» به کارگردانی حسن فتحی در هفتهای که گذشت، بالاخره به اکران سینماها رسید و این فیلم از روز چهارشنبه ۲۹ فروردین ماه روی پرده سینماها رفت که با فروشی جالب توجه همراه بود. این در حالی بود که پیش فروش روز نخست اکران این فیلم توانست رکوردی کم سابقه بزند و سبب شد تا محمدرضا صابری دبیر و سخنگوی انجمن سینماداران ایران با ابزار خرسندی از موفقیت فیلم «مست عشق» در جلب نظر مخاطبان سینما بیان کند: فیلم سینمایی «مست عشق» ساخته حسن فتحی که از امروز چهارشنبه ۵ اردیبهشت ماه در سینماهای سراسر کشور روی پرده رفته است در پیشفروش بلیتهایش توانست رکوردزنی کند که این اتفاق برای سینمای ایران اتفاق مهمی محسوب میشود.
همچنین، در حالی که «تمساح خونی» پرفروشترین فیلم دو هفته گذشته بود، از میانه هفته که «مست عشق» به اکران رسید، این رتبه به فیلم سینمایی «مست عشق» اختصاص یافت. میزان فروش این فیلم نیز قابل توجه است و با وجودی که این فیلم از روز چهارشنبه به چرخه فروش سینما راه پیدا کرد، تا عصر جمعه ساعت ۱۸، با فاصلهای یک میلیاردی از «تمساح خونی» (در هفته گذشتهاش)، ۱۴ میلیارد و ۴۵۵ میلیون و ۹۵۸ هزار و ۵۰۰ تومان فروخت.
در «مست عشق» که به نویسندگی فرهاد توحیدی و به تهیهکنندگی مهران برومند ساخته شده، بازیگران مطرح سینمای ایران و ترکیه در این اثر گرد هم جمع شده اند به شکلی که این فیلم یکی از پرستاره ترین آثار سینمایی چند سال محسوب میشود؛ پارسا پیروزفر بازیگر مطرح و محبوب سینمای ایران نقش مولانا را بازی میکند و شهاب حسینی نیز با گریمی متفاوت نقش شمس تبریزی را عهده دار شده است. همچنین هانده ارچل ستاره تلویزیون و سریالهای ترکیه است که نقش کیمیا خاتون (دختر خوانده مولانا) را بازی میکند.
حسام منظور در نقش حسامالدین چلبی (همنشین و شاگرد مولانا)، بوراک توزکوپاران بازیگر مطرح سینمای ترکیه در نقش سلطان ولد (پسر بزرگ مولانا)، بوران کوزوم دیگر بازیگر مطرح ترکیه نقش علاءالدین (پسر مولانا) را بازی میکند، بنسو سورال در نقش مریم، سلما ارگچ در نقش کِرا خاتون (همسر مولانا)، ابراهیم چلیککول در نقش اسکندر و خالد ارگنچ ستاره مطرح ترکیه و از بازیگران محوری سریال «حریم سلطان» در نقش پدر مولانا، از دیگر بازیگران ترکی این فیلم هستند.
فیلم پرویز دهداری راهی اکران آنلاین شد
علیرغم اینکه پیشبینی میشد فیلم سینمایی «پرویز خان» که به داستان مربی گری پرویز دهداری یکی از تاثیرگذارترین مربیهای تیم ملی فوتبال ایران میپردازد، در اکران موفق باشد، اینگونه نشد و در جایگاه پایینی در جدول فروش قرار گرفت. به همین دلیل هفته گذشته خبر رسید که فیلم سینمایی «پرویز خان» به نویسندگی و کارگردانی علی ثقفی و تهیه کنندگی عطا پناهی از جمعه ۷ اردیبهشت ماه ساعت ۸ صبح در بخش سینما آنلاین فیلم نت اکران خواهد شد.
فیلم جدید عادل تبریزی با بازی سحر دولتشاهی و حامد بهداد
عادل تبریزی دومین فیلم سینمایی خود را پس از «گیجگاه» براساس فیلمنامهای از نیما نافع و الهه سعادتی کارگردانی کرده است. فضای «مفت بر» کمدی و فانتزی است و پیشبینی میشود که به دلیل فضای متفاوت و مفرح از فیلم های پرمخاطب باشد. حامد بهداد در دومین همکاری خود با عادل تبریزی پس از «گیجگاه» نقش متفاوتی را ایفا کرده است.
سحر دولتشاهی بعد از ایفای نقش در فیلم «مستانه» به کارگردانی محمدحسین فرحبخش برای دومین بار با او همکاری کرده است. حامد بهداد، سحر دولتشاهی، بهرنگ علوی، فروغ قجابگلی، سیاوش چراغیپور، قدرتالله ایزدی، منوچهر آذری، گیتی معینی، بهزاد داوری، انوش معظمی، مریم شریف زاده، محمد نیکبخت، سیدمحمد موسوی و رضا بابک و شقایق فراهانی از بازیگران این فیلم هستند.
پخش «هفت» در فضایی نوستالژیک
روز پنجشنبه ۶ اردیبهشت ماه بود که خبر رسید سری جدید برنامه سینمایی «هفت» به تهیهکنندگی محمد تنکابنی و با اجرای بهروز افخمی که در ایام چهل و دومین جشنواره فجر روی آنتن رفته بود، با وقفهای کوتاه از جمعه شب ۷ اردیبهشت ساعت ۲۳ روی آنتن شبکه نمایش میرود.
در این دوره برنامه، میز «پرونده ویژه» با حضور بهروز افخمی و مهمان، میز «نقد سینمای ایران» با حضور امیر قادری و رضا صدیق و میز «نقد سینمای جهان» با حضور سید حمید قادری و آرش خوشخو و همچنین با پخش میانبرنامههای متنوع روی آنتن میرود. همچنین سری جدید برنامه «هفت» با دکوری متفاوت در فضایی نوستالژیک از سینمای قدیم ایران روی آنتن خواهد رفت.
کد خبر 6089286